‏نمایش پست‌ها با برچسب خبر. نمایش همه پست‌ها
‏نمایش پست‌ها با برچسب خبر. نمایش همه پست‌ها

امام سیزدهم و تحریف دین

در گشت و گذار اینترنتی به سایتی بر خوردم که خبر عجیبی داشت:


"زیارت امام سیزدهم، زیارت حضرت امام خمینی در مفاتیح های امام زاده صالح"

صحت و سقم خبر با توجه به عکسهای ضمیمه کمتر می تواند قابل پرسش باشد، ضمن اینکه این تحریف های آشکار در دین توسط حکومت بسیار رایج و معمول است.(خصوصا در دوران ریاست احمدی نژاد)


خودتان ببینید:



نیازی به توضیح نیست که این گونه بدعت گذاری ها و تحریف ها در یک حکومت دینی تنها به جهت نابود کردن اصل شریعت و دین انجام می شود و تنها دینی پر از تحریف و دروغ و بدعت را می توان یا به دلخواه - جهت منافع فردی و گروهی- استفاده کرد (مانند صهیونیسم) و یا از اساس آن را از بین برد.

آیا احمدی نژاد یهودی است؟

برای اولین بار و بطور گسترده دکتر مهدی خزعلی به پیشینه محمود احمدی نژاد اشاره کرد و یهودی زاده بودن او را مطرح کرد. که البته با تحقیقات جزئی خصوصا در مورد شناسنامه احمدی نژاد و توضیحات آن بسادگی این مطلب قابل بررسی است.

اما شنبه (دیروز) روزنامه دیلی تلگراف انگلیسی به این موضوع اشاره کرده و ضمن چاپ تصویر توضیحات شناسنامه وی بیان می کند که فامیل قدیم احمدی نژاد سبورجیان است که به معنای بافنده سبور است که از مشاغل و نامهای یهودیان ساکن ایران است و در زمان شناسنامه دار کردن ایرانیان نگاشته شده است. همچنین نام سبورجیان را از نام های معروف یهودیان ساکن ایران ذکر می کند.
محل تولد وی نیز آرادان از توابع گرمسار و نام مادر او "فاطمه بگم" و فاقد هرگونه پیشوند سید یا سیده است(برخلاف ادعای وی در روز جشن انتخابات و بعد از آن که خود را از نسب مادری سید اعلام کرد)

ظاهرا تغییر دین و تغییر نام احمدی نژاد در سن چهار سالگی وی رخ داده است و وی تا آن زمان مشخصا یهودی زاده بوده است.

اگر بخواهیم به معنای سبورجی نگاه کنیم، در لغتنامه دهخدا در ذیل کلمه سبور آمده است:

"واژه ای عبری است(סבור) به معنی تصور کننده، معتقد. سبورا(סבורא) به معنی فکر کننده و استدلال کننده و جمع آن سبورایم(סבוראימ) لقب مروجین تلمود است."

درکل نکته مهم، این تغییر دین و نام نیست بلکه مواضع بشدت افراطی احمدی نژاد علیه یهودیان و اسرائیل است.

مسئله هولوکاست و انکار آن که باعث گستردگی جهانی این مسئله تاریخی شده و همگان را در دنیا نسبت به تنها دلیل فلسفی لزوم وجود سرزمین یهودی، یکپارچه کرده است.

در اصل می توان گفت که احمدی نژاد جهت از بین بردن هرگونه شک و شبهه در مورد دلیل و منشا وجود اسرائیل نقش رهبر مخالفان وجود اسرائیل را ایفا می کند که احتمالا روزی کاملا مغلوب خواهد شد و در پایان این نمایش تمامی جهان به لزوم وجود اسرائیل و سرزمین مستقلی برای یهودیان پی خواهند برد!

نشانه های بسیاری از کمک به مظلوم نمایی اسراییل و یهودیان در همین مسئله هولوکاست وجود دارد که تیتر وار به تعدادی از نتایج این ادعا میتوان اشاره کرد:

-محکومیت موضع گیری ایران در برابر هولوکاست از سوی اکثریت قاطع کشورهای جهان.
-آغاز دور جدیدی از مظلوم نمایی و بهره برداری از این امر توسط صهیونیست ها در 60 سال گذشته

-تشدید حملات از زمین ، هوا و دریا به مقاومت مظلوم لبنان و فلسطین.
-دفاع از فلسطین که قبلا کاری ارزشی در اکثر کشورهای عربی و مسلمان محسوب می گردید امروز به عنوان عملی غیرمنطقی و تندروانه محسوب می گردد که تبعات منفی زیادی را برای فرد حمایت کننده دربر دارد.

-صدور قطعنامه در حمایت از صهیونیستهایی که ادعا دارند هولوکاست رخ داده است و عملا نفی هولوکاست در اکثر کشورهای جهان غیرقانونی اعلام شده است.

- تندروترین کابینه رژیم صهیونیستی از ابتدای تشکیل این رژیم، در سایه این سپر امن که دولت ایران و احمدی نژاد برایش فراهم آورده با وجود آنکه تمامی محکومیت ها وانتقادات بین الملی را به سوی خود جذب کرده، همچنان افرطی ترین مواضع را بیان می کند و به آنها عمل هم نموده و زیاد هم به چشم نمی آید.


همچنین حمایت یهودیان ایران (که پس از اسراییل پر جمعیت ترین گروه در خاور میانه محسوب می شوند) از احمدی نژاد در انتخابات امسال بر اساس گزارش روزنامه یدعوت احارانوت
و آزادی بیشتر اقلیت یهودیان ایران در دوره ریاست احمدی نژاد به اذعان "جامعه یهودیان مشهدی ساکن در اسراییل" که این چتر حمایت حتی باعث آرامش خاطر جامعه یهودیان ایران در حوادث پس از انتخابات در ایران می باشد،(اصل خبر) از دیگر استانادات یهودی گرایی احمدی نژاد در حال حاضر است.

نشانه های این یهودی گرایی در رفتار دولت احمدی نژاد نیز کم نبوده است که از عمده ترین و جنجالی ترین آنها می توان به اظهارات اسفندیار رحیم مشایی در مورد دوستی با مردم اسرائیل اشاره کرد.

در مجموع این شواهد نشان از آنوسی (یهودی مسلمان نما) بودن احمدی نژاد دارد که ظاهرا ایشان جزئی از گروه یهودیان مسلمان نمای ایران هستند. امیدوارم بتوانم اطلاعاتی نیز در مورد آنوسی ها در ایران و فعالیت ها و گرایشات آنها منتشر کنم.


تصاویری از صفحات شناسنامه محمود احمدی نژاد

روایتی دیگر از حوادث اخیر

در گشت و گذاری از وبلاگ ها و سایت ها که داشتم به مطلب و تئوری جالبی از حوادث اخیر برخوردم که جالب دانستم آن را در اینجا هم نقل کنم:
سنگ بنای قرارگاه ثارالله برای مقابله با مردم گذاشته شد.
در این قرارگاه واحدهائی از سپاه جمع شدند که آموزش و ماموریتشان سرکوب مردم بود. فرماندهی آن در ابتدا برعهده فرمانده کنونی سپاه "عزیز جعفری" بود و مبتکر تشکیل چنین قرارگاهی سرلشگر فیروزآبادی رئیس ستاد کل نیروهای نظامی بود که از دوران ریاست جمهوری علی خامنه‌ای در کنار اوست و پس از او، نزدیک ترین مناسبات را با آیت الله جنتی دارد.
پس از چند مانور و به اصطلاح رزمآیش بزرگ ضد شورش در تهران و تصویب استراتژی سپردن دولت به سپاه و دفاع از احمدی‌نژاد به عنوان کارگزار این استراتژی از نیمه‌های دوران ریاست جمهوری وی، عزیز جعفری با تجربه‌ای که در برپائی قرارگاه ثارالله اندوخته بود، جانشین سرلشگر رحیم صفوی شد و فرمانده کل سپاه
پاسداران شد. معرف و توصیه کننده این سمت و گیرنده حکم فرماندهی کل سپاه از علی خامنه‌ای، سرلشگر فیروز آبادی بود که عزیز جعفری مطیع اوست.
پس از این انتصاب، سرتیپ پاسدار حجازی جانشین عزیز جعفری در قرارگاه ثارالله شد. همه این تحولات در نیمه دوره ۴ ساله ریاست جمهوری احمدی‌نژاد صورت گرفت. با نزدیک شدن پایان دوره ۴ ساله ریاست جمهوری احمدی‌نژاد و با وحشت از شکست او در انتخابات و به صحنه بازگشتن اصلاح طلبان، قرارگاه ثارالله
مامور تهیه طرح یک کودتا با تمام جزئیات آن شد.
این درحالی بود که بدنبال ورود "اوباما" به کاخ سفید، برای نمایش حمایت مردم از نظام، بشدت نیازمند یک انتخابات پر استقبال بودند. این استقبال به نامزدی یک اصلاح طلب ممکن بود، اما نه خاتمی. خاتمی سد بزرگی بود که می‌توانست همه بافته‌ها را پنبه کند. رهبر در ملاقات حضوری به او گفت نیاید. خاتمی یافت که احساس وظیفه و احساس خطر برای نظام می‌کند و می‌آید. چند روز پس از این دیدار حسین شریعتمداری که در کنار احمدی نژاد در جلسات فرماندهی قرارگاه ثارالله شرکت می‌کند، ماموریت یافت مقاله‌ای نوشته و به خاتمی سرنوشت خانم بی نظیر بوتو را
یادآوری کند.
خاتمی که اکنون مستقیما از قول خود او گفته شده نگران باقی ماندن در صحنه انتخابات و ختم شدن انتخابات به یک ۲۸مرداد بوده کنار می‌کشد و میرحسین موسوی ورود به صحنه می‌کند. نه خاتمی و نه بسیاری از مقامات لشگری و کشوری تصور نمی‌کردند سپاه علیه او نیز دست به کودتا بزند. علیه کسی که در سالهای جنگ با عراق یک پا در جبهه‌های جنگ داشته و یک پا در جلسات کابینه. با حمایت قرارگاه ثارالله که پل پیوند آن با رهبر، مجتبی خامنه‌ای‌ست، به احمدی نژاد کارت سبز برای عبور از همه خط قرمزها در مناظره‌های تلویزیونی داده می‌شود. هدف این بود که هم
استقبال از انتخابات ممکن شود و هم احمدی نژاد با مواضعی که در مناظره‌ها می‌گیرد، با رای مردم انتخاب شود. سردار ضرغامی فرمانده صدا و سیما ماموریت همه نوع همکاری و کمک به احمدی نژاد را از سوی قرارگاه ثارالله می‌گیرد.
علیرغم همه این تدابیر، از میانه برنامه مناظره‌های تلویزیون و نتیجه نظرسنجی‌هائی که به سرعت در سطح کشور جمع آوری شد، معلوم شد شانس احمدی نژاد برای گرفتن رای مردم بسرعت رو به کاهش است و استقبال از موسوی رو به افزایش. نگرانی از نتیجه انتخابات و شکست احمدی نژاد همراه با یک گزارش در اختیار مجتبی خامنه‌ای قرار می‌گیرد تا با رهبر در این باره صحبت کند. دادن وقت اضافه تلویزیونی به احمدی نژاد، توصیه به چند سفر شتابزده استانی و باز گذاشتن دست او برای هر سخن و تلاشی که بتواند آراء وی را بالا ببرد، نتیجه‌ای‌ست که مجتبی
خامنه‌ای به قرارگاه ثارالله باز می‌گرداند. در عین حال این توصیه توسط مجتبی خامنه‌ای در جلسه قرارگاه ثارالله که در آن از جمله فیروزآبادی و عزیز جعفری فرمانده سپاه حضور داشته‌اند ابلاغ می‌شود که در عین حال، شما طرح اقدام را دنبال کنید!
در فرصتی بسیار تنگ، از آنجا که نمی‌خواستند بقیه فرماندهان سپاه در جریان این اقدام قرار گیرند و احتمالا با توجه به روابط و مناسبات موسوی با برخی فرماندهان سپاه خبر به گوش او برسد، طرح دولت نظامی ارتشبد ازهاری در سال ۵۷ در دستور کار قرار می‌گیرد. لیست دستگیری‌های وسیع از میان فعالان سیاسی، روزنامه‌نگاران، حقوقدان‌ها، رهبران دانشجوئی و... تهیه می‌شود. برای آغاز عملیات سرتیپ "احمد وحیدی" که اکنون به عنوان وزیر دفاع دولت در کابینه احمدی‌نژاد به مجلس معرفی شده بدلیل سالهای فرماندهی‌اش در سپاه قدس ماموریت مافوق سری واحد
ضربه اول کودتا را برعهده می‌گیرد. شماری از افراد واحد امنیتی سپاه قدس که عمدتا لبنانی و فلسطینی (از افراد حماس) بوده‌اند واحد ضربه اول را تشکیل می‌دهند.
هر چه به زمان برگزاری انتخابات نزدیک تر می‌شوند، وحشت از شکست احمدی نژاد بیشتر می‌شود. در ساعات اولیه روز رای گیری، شکست قطعی گزارش می‌شود و به همین دلیل از طرف قرارگاه ثارالله وزیر کشور، سردار محصولی برای یک جلسه فوری "توجیهی" احضار می‌شود. او ماموریت پیدا می‌کند که نتیجه اولیه شمارش
آراء را ابتدا در اختیار بیت رهبری و سپس در اختیار قرارگاه ثارالله بگذارد. آماده باش وضعیت قرمز داده می‌شود. نخستین گزارش شمارش آراء شکست کامل احمدی نژاد و پیروزی قاطع میرحسین موسوی را نشان می‌دهد. قرارگاه منتظر اولین واکنش‌ها از بیت رهبری می‌شود. مجتبی خامنه‌ای از تزلزل پدرش و عزم خودش برای آغاز عملیات خبر
می‌دهد. معلوم نیست این تزلزلی که او گزارش می‌دهد یک صحنه سازی بوده و یا واقعیت.
میرحسین موسوی از نتیجه اولیه شمارش آراء، توسط عواملی که در وزارت کشور داشته با خبر می‌شود. با وزارت کشور تماس برقرار می‌کند. نتیجه اولیه و پیروزی او را تائید می‌کنند. آنها می‌گویند که مراتب به بیت رهبری نیز گزارش شده است.
سرنوشت ساز ترین ساعات آغاز می‌شود. آخرین جلسه قرارگاه ثارالله، به بهانه دفاع از نظام، تصمیم به آغاز عملیات می‌گیرد. اولین یورش به ستادهای انتخاباتی میرحسین موسوی در سراسر کشور و سرانجام یورش بزرگ با کمک واحد ضربه اول سپاه قدس در تهران صورت می‌گیرد. متعاقب آن، لیست دستگیری‌ها به اجرا گذاشته می‌شود. از همان نیمه شب دستگیری‌ها شروع می‌شود و روز بعد، بدنبال پخش بیانیه‌ای که آن را بیانیه کودتا می‌گویند با امضای علی خامنه‌ای، دستگیری‌ها سرعت می‌گیرد.
تصور اولیه این بوده که با این دستگیری‌ها، با بیانیه شتابزده‌ای که با امضای علی خامنه‌ای ابتدا از رادیو و سپس از سیمای جمهوری اسلامی پخش شد و متعاقب آن، اعلام جشن پیروزی از سوی احمدی نژاد کار تمام می‌شود. ریختن
مردم به خیابان‌ها و شکل گیری خودجوش بزرگترین راهپیمائی بعد از انقلاب ۵۷ آن حادثه‌ای بود که ستاد ثارالله خود را آماده آن نکرده بود. در واقع پیش بینی آن را نکرده بود. همه غافلگیر شدند. نخستین گزارش‌ها از راهپیمائی‌های اعتراضی مردم به بیت رهبری ارسال شد، با این قید که اگر وضع تنها یک هفته به همین شکل ادامه پیدا
کند سقوط قطعی است!
دیدار رهبر با نمایندگان ستادهای انتخاباتی توصیه‌ای‌ست که مشاورانش برای ختم راهپیمائی‌ها به او می‌کنند. او هنوز باور نکرده بود که مردم برای انقلاب به خیابان ریخته‌اند. سالها، مشاوران نظامی و غیر نظامی اش به او از
عشق مردم به ایشان و فصل الخطاب بودن سخن او گزارش داده بودند و حالا عکس آن درخیابان‌ها جریان داشت. دیدار با نمایندگان ستادهای انتخاباتی که در سطح "درجه دوم" در آن شرکت کرده بودند، یعنی کروبی و موسوی و رضائی شخصا به این جلسه نرفته بودند حاصلی در پی نداشت. همه آنها گفتند که تقلب شد و او که خوب میدانست آنها
حقیقت را می‌گویند و پیش از آنها قرارگاه ثارالله گزارش شکست احمدی نژاد را دراختیارش گذاشته بود، تقلب را رد کرد و گفت که می‌آید به نماز جمعه و حرف‌هایش را آنجا می‌زند.
یک هفته بازجوئی سخت و توام با انواع شگردها و شکنجه‌ها درباره بازداشت شدگان نتیجه‌ای در پی نداشت و نمایش تلویزیونی ممکن نبود.
راهپیمائی‌ها همچنان در تهران و شهرها رو به گسترش بود و چند ده میلیون مردم ایران که اطمینان داشتند به روی مردم بی دفاع و مسالمت جو تیراندازی نخواهد شد با زن و بچه راهی خیابان‌ها شدند.جمعه ۲۹ خرداد فرارسید. رهبر جمهوری اسلامی در نماز جمعه‌ای که ابتدا قرار بود در مصلی تهران برپا شود اما بدلیل بیم از حرکت مردم به
سمت مصلی، بصورت امنیتی در دانشگاه تهران ترتیب داده شد، خطابه معروف خود را ایراد کرد. خطابه‌ای که حکم فرمان آتش به روی مردم معترض بود.
از اینجا به بعد را از قول مستقیم سردار سرتیپ پاسدار محمد حجازی، جانشین فرمانده کل سپاه و فرمانده قرارگاه ثارالله سپاه، در همایش پاسداران اهل قلم بخوانید:
در قضایای اخیر مسائلی در كشور اتفاق افتاد، جدا از جنبه عمومی و مردمی كارهای انتخاباتی، تا جایی پیش رفت كه از مدار یك رقابت انتخاباتی عادی خارج شد و عده‌ای خواستند از احساسات مردم سوء استفاده كنند و شرایط را به سمت اهداف خود پیش ببرند و به نا امنی دامن بزنند و ناامنی را مقدمه دخالت بیگانگان
قرار بدهند. آنها می‌خواستند آرام آرام ناامنی‌ها را توسعه دهند تا كشور با یك بحران سراسری روبرو شود و كیست كه نداند بخشی از این مسائل كه نا امنی، آتش زدن و حمله به اموال عمومی در راستای خواست دشمنان قسم خورده انقلاب بودند.
سپاه نمی‌تواند از كنار این قضایا به راحتی گذر كند، نا امنی‌هایی كه با دستور و خواست بیگانگان صورت می‌گیرد فقط یك امر انتظامی نیست كه بگویند عده‌ای می‌خواهند خود را تخلیه كنند. هر جا رد پای بیگانه پیدا شود سپاه هم
حضور خواهد داشت.
عمیق ترین و نافذترین دیدگاه‌ها از مقام معظم رهبری در خصوص قضایای اخیر مشاهده كردیم. بیانات مقام معظم رهبری در نماز جمعه صف اخلالگران و ناقضان امنیت را از مردم جدا كرد و تكلیف مردم را با اغتشاشگران مشخص كرد و راهبرد روشنی در مقابل اغتشاشگران و توطئه گران به مردم، مسئولان و نیروهای امنیتی را دادند كه در حفظ آرامش موثر بود و شاهد آرامش خوبی در كشور بودیم و الان هم آرامش و امنیت در كشور برقرار است.

نامه میرحسین به کروبی

در زیر متن کامل نامه میرحسین به کروبی می آید.

تاکید ها از من است.


برادر گرامي

حضرت حجت الاسلام و المسلمين كروبي


با سلام جاي تاسف است كه در نظام اسلامي ما متصديان چندان بي‌طاقت شده‌اند كه حتي تذكر را تاب نمي‌آورند. تذكر از سوي چه كساني؟ از سوي برادرانشان، از سوي كساني چون شما كه عمرشان را صرف انقلاب و نظام اسلامي كرده‌اند. نامه شما در مورد رفتارهاي زشتي كه در برخي بازداشتگاه‌ها با زندانيان صورت گرفته است رسانه غيرملي و روزنامه‌هاي كودتاچيان را دستپاچه كرده است. اين همه دستپاچگي خبر از چه چيز مي‌دهد؟ خبر از خبرهاي وحشتناكي كه ما هنوز اطلاعي از آنها نداريم. خبر از آن كه دروغ چون چركي مسموم روز به روز دامنه خود را گسترش مي‌دهد و به بهانه دفاع از «اصل نظام» غافلان را به حمايت از خود فرامي‌خواند و كسي نمي‌گويد كه «اصل نظام» مردمند و حكومت بخش كوچكي از نظام و دولت بخش كوچكي از حكومت و مجموعه افرادي كه اين‌گونه رفتارهاي غير انساني را مرتكب شده‌اند تنها بخش كوچكي از كارگزاران اجرايي كشورند. از كساني كه در زندان‌ها مورد تعدي و تجاوز قرار گرفته‌اند مي‌خواهند كه چهار شاهد عادل با شرايط ويژه ارائه كنند. آيا آنان براي بازداشتن دست خود از گناه هم چهار شاهد مي‌طلبند؟

اينهايي كه مرتكب جرم شده‌اند ايادي حكومت بوده‌اند. آيا حكومت علاقه ندارد بداند دستان او با مردم چه مي‌كنند؟ سخن از دلجويي آسيب ديدگان حوادث اخير گفته مي‌شود. به راستي اين آسيب‌ها چگونه التيام خواهد يافت وقتي كه منكر اصل وقوعشان مي‌شوند و با تهديد و ارعاب ستم‌ديدگان را به سكوت و انصراف از تظلم وادار مي‌كنند؟ دلجويي با پول و زور ممكن نيست بلكه با رسيدگي سريع، صريح و دقيق به دادخواهي آنها و خانواده‌هايشان ممكن است. به راستي وظيفه ايماني و انساني يك روحاني انقلابي كه با گزراش‌ها و مراجعات مكرر قربانيان چنين جناياتي روبرو شده است آيا جز كاري است كه شما انجام داده‌ايد؟ انتظار از روحانيت اسلام آن است كه در ابلاغ رسالت‌هاي الهي كه بر دوش او قرار دارد از خدا بترسد و از زورگويان و دروغ‌زنان و متجاوزان، از تهديدها و تضييق‌ها و از هيچ چيز ديگري جز خدا نترسد. در اين روزگار كدام رسالت الهي سنگين‌تر از آن است كه به صريح‌ترين لهجه اسلام را از فجايعي كه رخ داده است و رخ مي‌دهد تبرئه كنيم. اين رسالتي است كه انجام آن جز از روحانيت متعهد بر نمي‌آيد، و اگر در انجام آن كوتاهي شود نخستين گروهي كه از بابت آن ملامت خواهند شد آنان خواهند بود.

عجبا اگر كساني به جاي پرداختن به اين مسئوليت تاريخي به راحتي بر روي آنچه انجام گرفته است چشم بپوشند، به صورتي كه گويي انجام آن اعمال ناشايست بخشي از وظايف نيروهاي امنيتي بوده است، و تنها گناه نابخشودني و سزاوار واكنش آگاه كردن مردم از اين فجايع است. اينجانب به سهم خويش از شجاعت و تعهد شما تشكر مي‌كنم و اميدوارم تلاش‌هاي شما با همصدايي ديگر استوانه‌‌هاي روحانيت مبارز تقويت شود.


برادر شما – مير حسين موسوي

27/5/88

خبر های تصویری!

خبر ها ی مربوطه در اکثر سایت ها بیان شده اند. عکس ها نبود که اینجا اضافه شد!:



و البته جوابیه تصویری:


انتشار 276 کتاب با موضوع مهدویت در یک سال گذشته

خبر از خبرگزاری فارس:
.
"خبرگزاري فارس: 276 عنوان كتاب با موضوع مهدويت و 95 كتاب با عنوان امام زمان(عج) از نيمه شعبان سال گذشته تا كنون به قلم نويسندگاني چون مقام معظم رهبري، آيت‌الله عبدالله جوادي آملي و حسن رحيم‌پور ازغدي در ايران منتشر شده است.

به گزارش خبرنگار فارس، ميان كتاب‌هاي به چاپ رسيده، كتاب‌هايي با موضوع‌هاي انتظار، دلايل غيبيت و پرسش و پاسخ درباره وجود و ظهور آن حضرت بسيار ديده مي‌شود كه مي‌توان به كتاب پرفروش «100 پرسش و پاسخ پيرامون امام زمان (عج)» نوشته عليرضا رجالي‌تهراني اشاره كرد كه در سال گذشته به چاپ شانزدهم رسيد.
هفتمين چاپ از «كتاب مهدي (عج)، ده انقلاب در يك انقلاب» حسن رحيم‌پور ازغدي انتشارات سروش هم در فاصله ميان نيمه شعبان گذشته تا كنون منتشر شد.
نكته قابل توجه در ميان ناشران فعال در حوزه مهدويت اين است كه مسجد جكران با چاپ 60 عنوان كتاب درباره امام زمان پر كارترين ناشر كشور در مدت ياد شده بوده است. پس از آن انتشارات موعود عصر با 14 عنوان كتاب در رديف دوم قرار دارد."
لازم به ذکر است که بسیاری از کتب مربوط به مهدویت - و خصوصا پرفروش ترین آن- وهمچنین امام زمان نوشته فردی به نام علیرضا رجالی تهرانی است که تا کنون نتوانسته ام اطلاعاتی از زندگینامه و مشخصات این شخص پیدا کنم. در صورتی که عکس یا اطلاعاتی از زندگینامه این شخص دارید حتما من را هم در جریان بگذارید.
همچنین حسن رحیم پور ازغدی که هیچ گونه اثری از مدرک تحصیلات عالیه و دکترای ایشان در دست نیست و اینکه چگونه استاد! تئورسین و سخنران عالی و عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی شده نیز مشخص نیست!؟ لازم به ذکر است سایتی ارتباط پدر این شخص (رحیم) به عنوان متولی مسجد فیل مشهد با آقای خامنه ای در قبل از انقلاب را به عنوان علت ترقی وی ذکر نموده است.
سایت مرکز نشر آثار استاد حسن رحیم پور ازغدی!!!

نماز جمعه تاریخی 26 تیرماه + ویدئو

ظاهرا فقط در خیابان ها نیست که باتوم بر سر مردم می کوبند و جو اختناق بوجود می آورند، بلکه در فضای مجازی هم همزمان با سرکوب مردم در خیابانها (و اخیرا نماز جمعه!) کودتاگران راه اطلاع رسانی را بطور موقت قطع می کنند. حداقل در تهران که اینطور است.
دیروز ساعت 6 بعد از ظهر مصادف با پایان نماز جمعه و بعد از رسیدن به منزل سعی در انتشار مطالب و فیلم های برخور با مردم داشتم که متاسفانه نه فیلم ها آپلود شد نه متن ارسالی! حتی بسیار از پنجره های باز اکسپلورر هم آنلاین فیل تر شدند. که این نشان از برخورد همزمان بخش سایبری با بخش واقعی بود!
امشب ظاهرا کودتاگران به خواب رفته اند!
دیده های دیروز من در مورد نماز جمعه به امامت آقای هاشمی رفسنجانی حاکی از برخورد شدید با مردم و نماز گزاران بود.
شرح حوادث:
حدود ساعت 12.5 به محل دانشگاه تهران رسیدم که با بسته بودن دربهای دانشگاه روبرو شدم و همچنین مردم معترض در خیابان انقلاب و ضلع شرقی دانشگاه تجمع کرده بودند که شعار های "الله کبر" "یاحسین ... میر حسین" "هاشمی هاشمی ... سکوت کنی خائنی" و "مرگ بر روسیه" سر می دادند، و البته در ابتدا نیروهای نظامی و شبه نظامی نسبتا کمی حضور داشتند، که بتدریج با افزایش جمعیت مردم و شلوغ شدن خیابانها با آورده شدن توسط کامیون های ارتشی به جمعیتشان افزوده شد.
در خیابان انقلاب - ضلع جنوبی- در ساعت 1 و با شروع شدن خطبه های نماز جمعه نیروهای نظامی و بسیجیان سعی در پراکنده کردن مردم سمت شرقی -که جمعیت زیادی داشتند- با باتوم و گاز اشک آور و در ضلع غربی -خیابان 16 آذر- نیز ابتدا بوسیله تذکر توسط درجه داران نیروی انتظامی، و بعد از روبرو شدن با مردم و مقاومت آنها، بوسیله باتوم و تیر اندازی هوایی شروع به پراکنده کردن مردم از خیابان های اطراف دانشگاه تهران کردند.
این درگیری ها تقریبا تا آغاز خطبه های دوم آقای هاشمی ادامه یافت و با شروع خطبه های دوم و مقاومت مردم و نشستن مردم بر آسفالت های داغ خیابان زیر آفتاب سوزان ظهر تیر ماه اوضاع نسبتا آرام شد، به طوری که صدای ضعیف بلند گوهای اطراف خیابان شنیده می شد و مردم با شنیدن سخنان خطیب جمعه و سر دادن شعار های حمایت از سخنان هاشمی، ابراز علاقه نشان می دادند. البته حضور افراد اطلاعاتی و امنیتی در خیابان کاملا محسوس بود و پشت نرده های دانشگاه تهران نیز نیروهای انتظامی ایستاده بودند که مانع ورود احتمالی مردم به فضای نماز جمعه شوند که کودتاگران افراد داخل آن را با مهندسی خاصی چیده بودند!(البته این را من شب از طریق تلویزیون دیدم!)
دقیقا بعد از تمام شدن آخرین جمله های خطبه، تعدادی موتور سوار مسلح با حمله به مردم و پرتاب گاز اشک آور به صفوف نشسته نماز گزاران باعث ایجاد وحشت و فرار مردم شدند. بطوری که جانماز ها و کفش های تعدادی در خیابان جا ماند.
مزدوران کودتاگران با تعقیب مردم و ترساندن زن و مرد و کودک شروع به متفرق کردن مردم کردند. همچنین تعداد بیشتری از مردم که در ضلع شمالی دانشگاه حضور داشتند با اتمام نماز بصورت راهپیمایی نسبتا بزرگی از اطراف محل دانشگاه خارج شدند.
درگیری ها و لشکر کشی های نیروهای نظامی و شبه نظامی همچنان در خیابانهای اطراف و حتی تا میدان هفت تیر (تا ساعت 4 که شخصا آنجا بودم) نیز ادامه یافت که مردم معترض با شعار و مزدوران با سلاح سرد و گاز اشک آور با آنها مقابله می کردند.
شخصا به هیچ عنوان حتی فکر برخورد با نماز گزاران در حکومت اسلامی (حتی از نوع کودتاگرانه اش!) را هم نمی کردم و فکر نمیکنم حتی اسراییل هم به این شکل به نماز گزاران فلسطینی برخورد کند...! و فقط ترس کور و وحشت ناشی از جنایت های بسیار می تواند گروهی را به برخورد اینچنینی با نماز گزاران و مردم وادار کند.
واقعا اگر مشکلی نیست چرا اجازه ورود به مردم به دانشگاه داده نشد؟
چرا با خشونت با تجمع و نشستن مردم در خیابانهای اطراف برخورد کردند؟
آیا حرمت نماز جمعه و جماعت باعث نمیشد که با گاز اشک آور و موتور بدون اگزوز و باتوم و کابل و زنجیر نماز گزاران را بدرقه نکنند؟
در حاشیه این مراسم نیز چند موضوع جالب توجه بود:
یکی شعار "مرگ بر روسیه" بود که هم مستقل و هم در پاسخ به "مرگ بر آمریکا" و "مرگ بر اسراییل" مکبر داده می شد و نقش روسیه هم در کودتا و هم در فروش اوراق های هوایی شان را متذکر می شد.
همچنین ماموران ضد شورش بودند که با لباس فرم سیاه و کلاهخود مجبور به ایستادن در زیر آفتاب سوزان و گرمای بیش از 40 درجه بودند! بطوری که در ساعت 3 بعد از ظهر تقریبا همه نیروها شبیه بستنی آب شده! خسته و در زیر سایه ایستاده بودند.
ضمنا شخصا فهمیدم که گاز اشک آور بیشتر از اشک آوری خفقان آور است! و اهداف کودتاگران را بیشتر تامین می کند.
در ادامه یک قسمت از صحنه های حمله به مردم در پایان نماز را آپلود کردم که در خیابان 16آذر است.
بوضوح جانماز ها و روزنامه های بجا مانده و سوزش ناشی از گاز اشک آور دیده می شود.