انتشار 276 کتاب با موضوع مهدویت در یک سال گذشته

خبر از خبرگزاری فارس:
.
"خبرگزاري فارس: 276 عنوان كتاب با موضوع مهدويت و 95 كتاب با عنوان امام زمان(عج) از نيمه شعبان سال گذشته تا كنون به قلم نويسندگاني چون مقام معظم رهبري، آيت‌الله عبدالله جوادي آملي و حسن رحيم‌پور ازغدي در ايران منتشر شده است.

به گزارش خبرنگار فارس، ميان كتاب‌هاي به چاپ رسيده، كتاب‌هايي با موضوع‌هاي انتظار، دلايل غيبيت و پرسش و پاسخ درباره وجود و ظهور آن حضرت بسيار ديده مي‌شود كه مي‌توان به كتاب پرفروش «100 پرسش و پاسخ پيرامون امام زمان (عج)» نوشته عليرضا رجالي‌تهراني اشاره كرد كه در سال گذشته به چاپ شانزدهم رسيد.
هفتمين چاپ از «كتاب مهدي (عج)، ده انقلاب در يك انقلاب» حسن رحيم‌پور ازغدي انتشارات سروش هم در فاصله ميان نيمه شعبان گذشته تا كنون منتشر شد.
نكته قابل توجه در ميان ناشران فعال در حوزه مهدويت اين است كه مسجد جكران با چاپ 60 عنوان كتاب درباره امام زمان پر كارترين ناشر كشور در مدت ياد شده بوده است. پس از آن انتشارات موعود عصر با 14 عنوان كتاب در رديف دوم قرار دارد."
لازم به ذکر است که بسیاری از کتب مربوط به مهدویت - و خصوصا پرفروش ترین آن- وهمچنین امام زمان نوشته فردی به نام علیرضا رجالی تهرانی است که تا کنون نتوانسته ام اطلاعاتی از زندگینامه و مشخصات این شخص پیدا کنم. در صورتی که عکس یا اطلاعاتی از زندگینامه این شخص دارید حتما من را هم در جریان بگذارید.
همچنین حسن رحیم پور ازغدی که هیچ گونه اثری از مدرک تحصیلات عالیه و دکترای ایشان در دست نیست و اینکه چگونه استاد! تئورسین و سخنران عالی و عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی شده نیز مشخص نیست!؟ لازم به ذکر است سایتی ارتباط پدر این شخص (رحیم) به عنوان متولی مسجد فیل مشهد با آقای خامنه ای در قبل از انقلاب را به عنوان علت ترقی وی ذکر نموده است.
سایت مرکز نشر آثار استاد حسن رحیم پور ازغدی!!!

مراسم تنفیذ و تحقیر ایرانی



نمیدانم چرا در مراسم تنفیذ و سایر مراسم های اینچنینی اتباع کشور های خارجی بر روی صندلی می نشینند ولی ایرانیان را روی زمین می نشانند؟
آیا شخصیت ایرانی ها از خارجی ها پست تر است و یا بیشتر از ما به کشورمان خدمت می کنند؟
یا شاید لباس های آنان با نشستن بر روی زمین خراب می شود!؟
اگر بالا نشستن مایه برتری و تفاخر نیست، پس چرا رهبر بر صندلی می نشیند؟
یاد روایتی افتادم از پیامبر که درآن شخصی ناشناس که به جمع پیامبر با اصحابش وارد شده بود نتوانست پیامبر را از میان آنها تشخیص دهد زیرا پیامبر در کنار اصحاب و حتی حلقه وار (که همه باهم مساوی باشند) نشسته بودند. اگر این آموزه دینیست؟ پس این نشستن جمع چیست؟

باز هم نمیدانم چرا یاد لایحه کاپیتالاسیون افتادم که در آن اتباع خارجی از جمله آمریکا حقوق ویژه ای در ایران داشتند.(به عنوان کشور عقب افتاده و جهان سوم که از آن جمله مصونیت قضایی بود..) حقی که شاید خیلی دور از ذهن و خارج از منطق نبود، اما نوعی توهین به شخصیت و شعور ایرانی محسوب میشد. و ماجراهای لغو آن که هر ایرانی از آنها با خبر است!


متاسفانه فرهنگ بیگانه پرستی همچنان در بالاترین سطوح حکومتی در جریان است.

نمایش دادگاه



زبان نمادین جنبش






فرشته عدالت








بدون شرح
خواهش میکنم خوب دقت کنید به جمله زیر که در آخر خطبه های نماز جمعه معروف 30 خرداد با گریه و زاری ادا شده است :
خدایا ای خدای بزرگ به امام زماتت بگو یک نظری به ما بکند!
خدایا ای خدای بزرگ به امام زماتت بگو یک نظری به ما بکند!
دقت کردید؟ خواهش میکنم خوب به سلسله مراتب و بزرگی و کوچکی اسمهایی که در این دعای به ظاهر عادی آمده است توجه کنید.
اینها خدا را واسطه میکنند تا امام زمان یک نظری به آنها کند. انگار جای رئیس و مرئوس عوض شده است! در تعالیم شیعه میگویند که امامان واسطه هستند تا ما به خدا برسیم. دقیقا عکس دعای فوق این ها دعاهای انجمن حجتیه ای ها و طرفداران مهدویت است.
دعای فوق به این صورت اگر باشد مطابق تعالیم شیعه است: ای امام زمان به خدا بگو ما را مورد توجه خود قرار دهد. اینجاست که باید فهمید فقط مسئله تقلب و رای های جعلی و تنازعات سیاسی تنها نیست بلکه خطر بزرگتر از اینها و همه جانبه است. خصوصا خطر عظیم ترویج اعتقادات خرافی و دینی. (مانند فرقه جعلی مهدویت که راجع به آن بعدا مطالبی را منتشر خواهم کرد.)
موضوع اصلی این مطلب از بالاترین است.

ژیان رینگ اسپرت!!

دیروز جمعه بعد از ظهر تصمیم گرفتم که به نمایشگاه خودرو های کلاسیک در کاخ نیاوران سری بزنم. بگذریم که به چه دلایلی موفق به دیدن نمایشگاه نشدم، ولی دیدن خودروهای پارک شده پشت دیوارهای کاخ -مربوط به مخاطبان نمایشگاه- نیز خالی از لطف نبود. این ژیانی که در عکس می بینید از اون عتیقه های خارج از نمایشگاه بود که واقعا حق داشت در نمایشگاه باشد!

ژیان با رینگ اسپرت تا به حال ندیده بودیم که دیدیم! البته اتاق،رنگ و تزئینات خارج ماشین بسیار زیبا و هماهنگ با تزئینات داخل انتخاب شده یود.
گرچه اصولا ژیان ماشین زیبایی نیست و کسی تمایلی به داشتن اون نداره، ولی این مورد تونست به شخصه، نظر من رو نسبت به این ماشین عوض کنه. واقعا با سلیقه کار شده بود و با توجه به رنگ و رینگش از دور جلب توجه می کرد!(فکر میکنم قیمت رینگاش از کل ماشین بیشتر باشه).
به جرات میتونم بگم دیدن این ماشین به اندازه دیدن یه فراری تو خیابونهای تهران عجیب بود!!





ارزش بزرگتر دیدن را دارد! روی آنها کلیلک کنید.

یک بام و دو هوا

"شاید اگر سایه موشک های آمریکایی از روی همه هواپیماهای ساقط شده رد شده بود، حالا ما دقیقا یادمان بود، در چه روزی و در کجا مسافران هواپیماهای ایرانی با امید پله های هواپیما را بالا رفتند و وقتی به زمین رسیدند، دیگر جان نداشتند.
مسافران ایرباسی که بیست و یک سال پیش هواپیمایشان را آمریکا در خلیج فارس سرنگون کرد؛ این شانس را داشتند که هیچ گاه "فراموش" نشوند. این یعنی که جان مردم اصلا اولویت نخست نیست ... می بینید بازی سیاست را؛ همه چیز را می برد زیر سایه پلید خود؟"
مطلبی بود از بلاگ "راز سر به مهر"
خواندم و خوشم آمد گفتم در اینجا اصل مطلب را ذکر کنم، دقیقا به نکته جالبی اشاره شده، دقیقا به زمانی که رنگ خونها با هم تفاوت پیدا می کند، وقتی که مسلمان چینی کاملا از مسلمان عرب فلسطینی و مصری بی ارزش تر باید باشد. درست است که بازی سیاست است و در همه جا همین است، اما آیا زمانی که از اصول و اعتقادات صحبت در میان است و حکومتی خود را نماینده یک دین معرفی می کند باز هم سیاست بر اخلاق مقدم است؟
تکلیف اخلاق چیست و چرا باید از آن دم زد وقتی که جایگاهی در عمل نمی یابد؟ جرم استکبار جهانی (آمریکا) مگر همین نیست که طبق منافع دوست و دشمن مشخص می کند و طرفدار حقیقت نیست؟ آیا سردمداران آمریکا به حکومت خود رنگ دینی می زنند؟
چرا حکومتی که خود را زاییده و ادامه دهنده دینی الهی معرفی می کند به وضوح تیغ منافع چشم حق بین اش را کور می کند؟
یاد آوری سالگرد فوت کشته شدگان بی کفایتی حکومتی به جای خود، آیا یک تسلیت خشک و خالی هم اینقدر سخت است؟
شعار این روزها بر محور "نه غربی نه غربی، حکومت اسلامی" می چرخد و سیاست یک بام و دو هوا همچنان ادامه دارد...

نماز جمعه تاریخی 26 تیرماه + ویدئو

ظاهرا فقط در خیابان ها نیست که باتوم بر سر مردم می کوبند و جو اختناق بوجود می آورند، بلکه در فضای مجازی هم همزمان با سرکوب مردم در خیابانها (و اخیرا نماز جمعه!) کودتاگران راه اطلاع رسانی را بطور موقت قطع می کنند. حداقل در تهران که اینطور است.
دیروز ساعت 6 بعد از ظهر مصادف با پایان نماز جمعه و بعد از رسیدن به منزل سعی در انتشار مطالب و فیلم های برخور با مردم داشتم که متاسفانه نه فیلم ها آپلود شد نه متن ارسالی! حتی بسیار از پنجره های باز اکسپلورر هم آنلاین فیل تر شدند. که این نشان از برخورد همزمان بخش سایبری با بخش واقعی بود!
امشب ظاهرا کودتاگران به خواب رفته اند!
دیده های دیروز من در مورد نماز جمعه به امامت آقای هاشمی رفسنجانی حاکی از برخورد شدید با مردم و نماز گزاران بود.
شرح حوادث:
حدود ساعت 12.5 به محل دانشگاه تهران رسیدم که با بسته بودن دربهای دانشگاه روبرو شدم و همچنین مردم معترض در خیابان انقلاب و ضلع شرقی دانشگاه تجمع کرده بودند که شعار های "الله کبر" "یاحسین ... میر حسین" "هاشمی هاشمی ... سکوت کنی خائنی" و "مرگ بر روسیه" سر می دادند، و البته در ابتدا نیروهای نظامی و شبه نظامی نسبتا کمی حضور داشتند، که بتدریج با افزایش جمعیت مردم و شلوغ شدن خیابانها با آورده شدن توسط کامیون های ارتشی به جمعیتشان افزوده شد.
در خیابان انقلاب - ضلع جنوبی- در ساعت 1 و با شروع شدن خطبه های نماز جمعه نیروهای نظامی و بسیجیان سعی در پراکنده کردن مردم سمت شرقی -که جمعیت زیادی داشتند- با باتوم و گاز اشک آور و در ضلع غربی -خیابان 16 آذر- نیز ابتدا بوسیله تذکر توسط درجه داران نیروی انتظامی، و بعد از روبرو شدن با مردم و مقاومت آنها، بوسیله باتوم و تیر اندازی هوایی شروع به پراکنده کردن مردم از خیابان های اطراف دانشگاه تهران کردند.
این درگیری ها تقریبا تا آغاز خطبه های دوم آقای هاشمی ادامه یافت و با شروع خطبه های دوم و مقاومت مردم و نشستن مردم بر آسفالت های داغ خیابان زیر آفتاب سوزان ظهر تیر ماه اوضاع نسبتا آرام شد، به طوری که صدای ضعیف بلند گوهای اطراف خیابان شنیده می شد و مردم با شنیدن سخنان خطیب جمعه و سر دادن شعار های حمایت از سخنان هاشمی، ابراز علاقه نشان می دادند. البته حضور افراد اطلاعاتی و امنیتی در خیابان کاملا محسوس بود و پشت نرده های دانشگاه تهران نیز نیروهای انتظامی ایستاده بودند که مانع ورود احتمالی مردم به فضای نماز جمعه شوند که کودتاگران افراد داخل آن را با مهندسی خاصی چیده بودند!(البته این را من شب از طریق تلویزیون دیدم!)
دقیقا بعد از تمام شدن آخرین جمله های خطبه، تعدادی موتور سوار مسلح با حمله به مردم و پرتاب گاز اشک آور به صفوف نشسته نماز گزاران باعث ایجاد وحشت و فرار مردم شدند. بطوری که جانماز ها و کفش های تعدادی در خیابان جا ماند.
مزدوران کودتاگران با تعقیب مردم و ترساندن زن و مرد و کودک شروع به متفرق کردن مردم کردند. همچنین تعداد بیشتری از مردم که در ضلع شمالی دانشگاه حضور داشتند با اتمام نماز بصورت راهپیمایی نسبتا بزرگی از اطراف محل دانشگاه خارج شدند.
درگیری ها و لشکر کشی های نیروهای نظامی و شبه نظامی همچنان در خیابانهای اطراف و حتی تا میدان هفت تیر (تا ساعت 4 که شخصا آنجا بودم) نیز ادامه یافت که مردم معترض با شعار و مزدوران با سلاح سرد و گاز اشک آور با آنها مقابله می کردند.
شخصا به هیچ عنوان حتی فکر برخورد با نماز گزاران در حکومت اسلامی (حتی از نوع کودتاگرانه اش!) را هم نمی کردم و فکر نمیکنم حتی اسراییل هم به این شکل به نماز گزاران فلسطینی برخورد کند...! و فقط ترس کور و وحشت ناشی از جنایت های بسیار می تواند گروهی را به برخورد اینچنینی با نماز گزاران و مردم وادار کند.
واقعا اگر مشکلی نیست چرا اجازه ورود به مردم به دانشگاه داده نشد؟
چرا با خشونت با تجمع و نشستن مردم در خیابانهای اطراف برخورد کردند؟
آیا حرمت نماز جمعه و جماعت باعث نمیشد که با گاز اشک آور و موتور بدون اگزوز و باتوم و کابل و زنجیر نماز گزاران را بدرقه نکنند؟
در حاشیه این مراسم نیز چند موضوع جالب توجه بود:
یکی شعار "مرگ بر روسیه" بود که هم مستقل و هم در پاسخ به "مرگ بر آمریکا" و "مرگ بر اسراییل" مکبر داده می شد و نقش روسیه هم در کودتا و هم در فروش اوراق های هوایی شان را متذکر می شد.
همچنین ماموران ضد شورش بودند که با لباس فرم سیاه و کلاهخود مجبور به ایستادن در زیر آفتاب سوزان و گرمای بیش از 40 درجه بودند! بطوری که در ساعت 3 بعد از ظهر تقریبا همه نیروها شبیه بستنی آب شده! خسته و در زیر سایه ایستاده بودند.
ضمنا شخصا فهمیدم که گاز اشک آور بیشتر از اشک آوری خفقان آور است! و اهداف کودتاگران را بیشتر تامین می کند.
در ادامه یک قسمت از صحنه های حمله به مردم در پایان نماز را آپلود کردم که در خیابان 16آذر است.
بوضوح جانماز ها و روزنامه های بجا مانده و سوزش ناشی از گاز اشک آور دیده می شود.

علت رای بسیار کم کروبی چه بود؟



متن زیر به نقل از روزنامه کیهان علت اختصاص آرای بسیار کم مهدی کروبی را در مهندسی رای انتخابات 88 را بیان می کند:


"گفتني است يكي از نامزدهاي رياست جمهوري كه آشكارا شعار «تغيير» مي داد كمترين آراء ممكن، يعني حدود 8/0درصد از 85درصد كل آراي مردم را به دست آورد- كمتر از 400 هزار رأي- يعني فقط 8/0 درصد از رأي دهندگان خواستار «تغيير» بوده اند. اكنون با توجه به اين كه در جريان رفراندوم براي انتخاب نظام جمهوري اسلامي ايران، 2/98درصد از مردم خواستار نظام جمهوري اسلامي بوده و فقط 8/1 درصد آنان نظام ديگري را مي پسنديدند، به آساني مي توان نتيجه گرفت كه مخالفان نظام جمهوري اسلامي ايران نسبت به سال 58 نه فقط - برخلاف تبليغات گسترده دشمنان- بيشتر نشده اند بلكه تعداد آنها يك درصد نيز كاهش يافته است، كه اين نيز گواه غيرقابل ترديد ديگري بر گسترش دامنه باورمندي مردم به نظام جمهوري اسلامي ايران است."
(تاکیدها از من)


توضیحی لازم نیست، فقط قابل توجه دوستانی که به دنبال جوابی برای سوال "علت پنجم شدن کروبی در انتخابات چه بود؟" می گشتند!

متن از روزنامه کیهان تاریخ 30 خرداد ستون یادداشت روز نقل شده است.